لعنتی این جمعه
چه می خواهد از سر دل ما
بدی اش هم هی تکرار شدن است
آخر
تمام جمعه ها
مرا قورت می دهند
یک آب همروش
#پیچگاژ_کریمزاده
لعنتی این جمعه
چه می خواهد از سر دل ما
بدی اش هم هی تکرار شدن است
آخر
تمام جمعه ها
مرا قورت می دهند
یک آب همروش
#پیچگاژ_کریمزاده
درد ها
اخم ها
ناراحتی ها
و تمام رنج هارا
از خودم
می دزدم
تک تکشان را
به سمتی پرتاپ می کنم
این کار هر روز من است
وقتی به دیدنت می آیم
باید خوشحالترین
مرد جهان باشم
#پیچگاژ_کریمزاده
عشق اگر
یکطرفه باشد
مرگ
شیرین ترین
اتفاق ممکن است
#پیچگاژ_کریمزاده
در من گلوله ایست
ماشه اش در چمدان
می خواهی برو
برگشتی
ویرانه ها را
جارو کن
#پیچگاژ_کریمزاده
رفتم
نه برای آنکه دِلَت را بِشکَنم
چون این نشانه ضعفِ توست
در اقیانوس طوفانی
به دنبال ساحل آرام می گردی
#پیچگاژ_کریمزاده
رفتنت
دلیل خوبی شد
واژه ها
دوره آتشی که در دلم روشن کرده ای
جمع شوند
شعر شوند
تا به یادگار بماند
جدایی
در سطر
سطرِ کتاب ها
#پیچگاژ_کریمزاده
دلتنگی
یعنی همین
تو این جمعه رفته باشی
تمام تاریخ
جمعهاش
دلگیر باشد
#پیچگاژ_کریمزاده
دست به قلم می شوم
خالی کنم
واژه های دلتنگی را
این نوشتن ها
روزی
دیگری را پُر خواهد کرد
#پیچگاژ_کریمزاده
رسیدنم به نیستی
اتفاق سنگینی بود
که از رفتنت بجای ماند
تا کمرِ دلخوشی را بِشکند
#پیچگاژ_کریمزاده
یکی آمد جایت را بگیرد
هر چه کلنجار رفتم با دلم نشد
تازه فهمیدم
چه حجمی دارد
خاطراتت
#پیچگاژ_کریمزاده