قانون بزرگان

درسته، زندگی خوبی ندارم

ولی آرزویش را داشتم 

فقط، کودک بودم و زور آرزوهایم به قانون بزرگان‌ نرسید

#پیچگاژ_کریمزاده 

دزدی

یکبار در عمرم دزدی را تجربه کردم، که برایم شیرین بود!

کتابی از کتابخانه محل دزدیدم و بعد از خواندن به دیگری اهدا کردم!

#پیچگاژ_کریمزاده 

کتاب : صفر خونسرد

غشق

چگونه زندگی در بین مردمی را تاب می‌آوریم 

که پلیدانه به ماجرای عشق عشاق می‌نگرند!؟

آیا این خود مرگ نیست

#پیچگاژ_کریمزاده

انسانیت

این طرز فکر ماست که از انسانها مرز می سازیم از هم گذر میکنیم و نژاد پرستی را بوجود می آوریم 

#پیچگاژ_کریمزاده

زن

ازدواج با یک زن؟ 

هرگز!

زیرا تمام فکر و خیالم خواهد شد 

و از زندگی فارغم می‌کند 

که شاید زندگی همان زن باشد

#پیچگاژ_کریمزاده

غیرآشنا

Pichgazh:

گم می شوم از خودم 

گذر می کنم از بین آشنایانی 

که بینشان ، نا آشنام

#پیچگاژ_کریمزاده

ویرانه

ویرانه منم 

که بعد تو جا ماندم

#پیچگاژ_کریمزاده

مچاله

شب ها در خود مچاله می شوم

زیرا که عمریست در جدائیت 

مأیوسانه روزها را ورق میزنم 

#پیچگاژ_کریمزاده

چمدان

در من گلوله ایست

ماشه اش در چمدان

می خواهی برو

برگشتی

ویرانه ها را 

جارو ‌کن

#پیچگاژ_کریمزاده

گندم زار

دست هایت

بوی گندم زار می دهد

نکند

 با مترسک

خلوت کرده باشی

#پیچگاژ_کریمزاده